چند روز مانده تا ورود «رجب طیب اردوغان» به ایران؛ جای شگفتی ندارد که جریان‌های قبیله‌گرا، این سفر را به مثابه‌ی تکه‌ای از صفحه‌ی جورچینِ از پیش تهیه شده‌ی خود می‌دانند! در همین چند روز اخیر، دوباره یاد خشک شدن دریاچه‌ی ارومیه افتاده‌ و هشتگ ِ #اورموگولو را در فضای مجازی به راه انداخته و بین خودشان دست به دست می‌کنند!

گروه جامعه: «رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، بیست و هشتم تیرماه به تهران سفر خواهد کرد»؛ این تیتر متعلق به هفته‌ی پیش است. اما پیش از پرداختن به موضوع اصلی یادداشت، بنا به ضرورت، توضیحی اجمالی در مورد نگارش واژه‌ی «اورمیه» را لازم می دانم: «ارومیه» نام رسمی آن است اما واژه‌ی «اورمیه» در بسیاری از متون تاریخی و ادبی ایران کاربرد داشته و بسیاری از زبان شناسان نیز، صحیح و «ایرانی» بودن این واژه را تایید نموده‌اند. از جمله می‌توان به استادان ایران دوستی چون شادروانان «منوچهر مرتضوی» و «بهمن سرکاراتی» اشاره داشت؛ ایشان مقاله‌ای با عنوان «ارومیه یا اورمیه» نوشته‌اند. در نتیجه، از لحاظ ریشه‌شناسی لغوی، نگارش «اورمیه» ترکیبی متشکل از واژگان زبان‌های ایرانی است. پس این نوع نگارش، نه تنها کمترین ارتباطی به ادعای پوشالی جریان های ایدئولوژیک قومیت‌گرا ندارد،  بلکه ایراندوستان نیز نباید کمترین حساسیت را نسبت به این واژه نشان دهند. جناب استاد «سجاد آیدنلو» نویسنده‌ی اثر ماندگار و ارزشمندِ «آذربایجان و شاهنامه» نیز از نظر علمی و ادبی به واژه‌ی «اورمیه» اعتقاد دارند و در آثارشان از همین نوع نوشتار، استفاده کرده و می‌کنند.

باری! چند روز مانده تا ورود «رجب طیب اردوغان» به ایران؛ جای شگفتی ندارد که جریان‌های قبیله‌گرا و ضدِ اتحاد ملی ایرانیان، این سفر را به مثابه‌ی تکه‌ای از صفحه‌ی جورچینِ از پیش تهیه شده‌ی خود می‌دانند! در همین چند روز اخیر، دوباره یاد خشک شدن دریاچه‌ی ارومیه افتاده‌اند؛ اعتراض به خشک شدن آن _ بهانه شدت گرفته؛ هشتگ ِ #اورموگولو را در فضای مجازی به راه انداخته و بین خودشان دست به دست می‌کنند تا «اردوغان» از راه برسد و نجات شان دهد!!

بروز چنین کنش‌هایی در عصرِ دولت‌ملت‌ها، برخاسته از عوامل گوناگون سیاسی اجتماعی و به طور ویژه، برخاسته از تداومِ «فرهنگ عشیره‌ای» به جای «فهم منافع ملی» می باشد. تقلیل دغدغه‌های کلانِ «ملی» به مباحث سخیفِ عشیره‌ای و قبیله‌ای یا دمیدن در شیپور جدایی‌طلبی در این سوی ارس، یاوه‌ای بیش نیست! اما گاهی پژواک همین یاوه‌گویی‌ها به آن سوی ارس می‌رسد و توهم سران ترکیه و باکو را شدت می‌بخشد تا علیه ملت ایران، شعر جعل کنند و شعارهای پوشالی بسازند.

پان‌ترک مآب و پان‌ترک، این صاحبان جهل و خیانت، به ترتیب منفور و منفورترند؛ اما هردو به یک اندازه مقصر و مزاحمِ سعادت ملت ایرانند! اینان از شخصیت پراگماتیسمی چون «اردوغان» که بارها علیه منافع ملی و تمامیت ارضی ایران سخن گفته و هم درنظر و هم درعمل همسایه آزاربودنش را ثابت کرده، طلبِ یاری دارند و در انتظارِ روزِ موعود و سر دادنِ شعرِ «دست من است و دامنت»، «نشسته‌اند به در نگاه می‌کنند» که «آه! لحظه‌ی دیدار نزدیک است»؛ غافل از این که «آب طلب نکردهِ همیشه مراد نیست، گاهی بهانه‌ای ست که قربانی ات کنند»!

از مقدمات فوق، می‌توان نتیجه‌ی روشنی گرفت: «احیای دریاچه‌ی ارومیه، یک مطالبه‌ی ملی است، نه عشیره‌ای»! قرن‌ها پیش، مفاهیم سیاسی و تعاریف آن در حوزه‌ی علوم مربوطه و به شکلی تخصصی، تشریح و تکوین یافته‌اند. «دولت_ملت» به زبان ساده: «اشاره به واحدی جغرافیایی دارد که از لحاظ داخلی دارای نظم و انضباط سیاسی و از لحاظ خارجی، دارای استقلال می باشد.» امروز مهم ترین موضوع علم سیاست و مفاهیم نوآیین آن، نهاد دولت (state) است و مفهوم «دولت آرمانی» موضوع اصلی علم سیاست به مفهوم کلانِ آن است.

احیای دریاچه‌ی ارومیه، یک مطالبه‌ی ملی است، نه عشیره‌ای
حمایت از دریاچه‌ی ارومیه و کلِ زیست بوم ایران زمین، وظیفه‌ای میهنی و متعلق به کل «ملت ایران» است

بنا به گفته‌ی استاد سیدجواد طباطبایی؛ «مردمانی که نظام قبیله‌ای را پشت سر نگذاشته باشند، نمی‌توانند کشوری ایجاد کنند.» باید از وضعیت اسفناک امروز «افغانستان» و «نظام قبیله‌ای» آن درس گرفت. ژنرال «دستُم»ی که چندی پس از دیدار با «اردوغان» اعلام کرد با کُمک ترک‌ها، افغانستان را ظرف شش ماه از «طالبان» تهی می‌کند، اما هنگام فرار حتی فرصت نکرد البسه‌ی محبوب و مجهز به انواع مدل‌های فانتزی اش را با خود به «ازبکستان» ببرد!

«قانون مداری» و «فهم منافع ملی» برای جامعه‌ای که نیاز و تمایل به حرکت در مسیر توسعه دارد، دو شاخص حیاتی محسوب می‌شوند؛ برعکس، فرهنگ و رفتار عشیره‌ای و هرج و مرج‌های غیرمدنیِ ساکنان یک شهر یا روستا و هیجانات کاذبِ ناشی از محیط، میزان درک از مصالح ملی را به حداقل یا صفر می‌رساند.

حمایت از دریاچه‌ی ارومیه و کلِ زیست بوم ایران زمین، وظیفه‌ای میهنی و متعلق به کل «ملت ایران» است. ایرانِ ما درگیر خشکی رودخانه‌ها و دریاچه‌هاست؛ پُر واضح است که تشخیص این «دردِ ملی» و درمان آن باید به متخصصین حوزه‌ی مربوطه سپرده شود. به واقع، تعهدِ اهل تخصص به «علم» آنان است و تاکنون از دخالت عوامل غیرمتخصص در امور تخصصی، جز فاجعه به بار نیامده است.

باری! باید از ورود اردوغان به تهران، استقبال کرد. او را پای میز مذاکره و معاهده نشاند، حتی از او حساب کِشی کرد. امید آن که ماحصل این نشست، به سود ایران و منافع ملی ما باشد.

  • نویسنده : نیما عظیمی
  • منبع خبر : آذرپژوه