از مشروطه بدین سو ده‌ها شاعر بزرگ در آسمانِ تابناک ادبیات پارسی نورافشانی می‌کنند که هر یک در گونه (ژانر) ادبی خود ستاره‌ای درخشان هستند. حال از ظنِّ خود عرض کنم که چرا انتخاب روز بزرگداشت استاد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) بعنوان روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی، انتخاب شایسته‌تری است.

اشاره: در ابتدا خدمت مخاطبان گرامی عرص کنم که من نه متخصص ادبیات پارسی هستم و نه شاعر؛ ولی بعنوان یک شهروند ایرانی از خطه‌ی آذربایجان صرفاً نظر خود را (که تاکید می‌کنم این «نظر» تخصصی نیست.) بیان می‌کنم و بسیار خرسندم که ۲۷ شهریور، سالگرد درگذشتِ استاد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) بعنوان روز ملی شعر و ادب پارسی انتخاب شده است، چرا؟ دلایل خود را در ادامه‌ی یادداشت ذکر می‌کنم.

گروه فرهنگ و ادب: ادبیات پارسی (زبان پارسی نو) دست‌کم از سده‌ی سوم و چهارم هجری بدین سو، آثار منظوم و منثور بسیار فاخری از ادیبان و شاعران بزرگ خود دارد. شمار این ادیبان و شاعران در هزار و صد سال اخیر، به جرأت می‌توان گفت چند ده نفر می‌شود، ولی اگر بخواهیم پنج قله‌ی رفیع و چهره‌ی شاخصِ ادیبانِ ادبیات کلاسیک پارسی را نام ببریم شاید بتوان از این پنج شخصیت برجسته نام برد: حکیم فردوسی توسی، نظامی گنجه‌ای، مولانا جلال‌الدین بلخی، سعدی شیرازی و حافظ شیرازی. هرچند که عطار نیشابوری، عمر خیام نیشابوری، سنایی، صائب تبریزی، جامی، عراقی، عبید زاکانی، خاقانی شروانی، باباطاهر همدانی، قطران و همام تبریزی و… هم جایگاه رفیع خود را دارند. از آن پنج قله‌ی رفیعِ ذکر شده، روز ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، بعنوان روز پاسداشتِ زبانِ پارسی انتخاب شده است که انتخاب بجایی است، زیرا حکیم فردوسی، فقط محدود به شعر و شاعری نیست، بلکه ایشان با کتاب باشکوه خود یعنی شاهنامه، از فرهنگ و هویت ایرانی، بویژه زبان ملّی پارسی (رکنِ مهمِ فرهنگ و هویت ایرانی) در برابر استحاله و هضم در فرهنگ قبیله‌ای و عشیره‌ای حجاز، نقش‌آفرینی برجسته‌ای نمود و از تاریخ شفاهی ایران، اساطیر و افسانه‌های ایرانی و از حافظه‌ی تاریخی ایرانیان صیانت کرد، زیرا که هر ملت کهن، ریشه‌دار و تاریخی باید صاحب افسانه‌ها و اسطوره‌ها از درازای تاریخ باشد. پس نام‌گذاری روز بزرگداشت ایشان بعنوان روز پاسداشت زبان پارسی چه انتخاب نیکویی‌ست و حتی بدون اغراق می‌شد آن روز را در معنایی وسیع‌تر، روزِ زبان ملی پارسی و فرهنگ و هویت ایرانی نام‌گذاری کرد.

از چهار قله‌ی رفیعِ باقی‌مانده (نظامی گنجه‌ای، مولوی، سعدی و حافظ) به راستی که هرکدام با آثار ماندگار و فاخر و باشکوه خود، این شایستگی را داشتند که روز بزرگداشت‌شان بعنوان روز ملی شعر و ادب پارسی انتخاب شود. اما می‌توان از زاویه‌های دیگر هم به این انتخاب نگریست، این چهار شخصیت، هرکدام طرفداران و علاقمندانی جدی میانِ کارشناسانِ ادبیات و شهروندان ایرانی دارند و انتخاب هرکدام، ممکن است موافقان و مخالفان سرسخت خود را داشته باشد. از سویی این چهار شخصیت عموماً در بُعد ادبی، بسیار برجسته و شاخص هستند و در اَبعاد دیگر که در ادامه اشاره خواهد شد شاید کم‌فروغ‌تر باشند.

در صاحب فرهنگ و ادبیات بودن، بعنوان یک ملت صاحبِ فرهنگ، ادبیات، تمدن و تاریخ، علاوه بر محتوا و جنبه‌ی ‌ادبیِ آثار ادبی و قدمت تاریخی آنها، داشتن تداومِ فرهنگی، ادبی و تاریخی هم بسیار حائز اهمیت است، پس برای نشان دادن این تداوم، بسیار زیبا خواهد بود که روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی با روز بزرگداشت یک شاعر معاصر همزمان باشد.

در یکصد و شانزده سال اخیر (از مشروطه بدین سو) ده‌ها شاعر بزرگ در آسمانِ تابناک ادبیات پارسی نورافشانی می‌کنند، از جمله ملک‌الشعرای بهار، عارف قزوینی، فروغ فرخزاد، پروین اعتصامی، نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری، سهراب سپهری، حسین منزوی، احمد شاملو، سیمین بهبهانی، امیر هوشنگ ابتهاج و… را می‌توان نام برد که هر یک در گونه (ژانر) ادبی خود ستاره‌ای درخشان هستند، ولی در ابعاد دیگر که باز در ادامه اشاره خواهد شد، نسبتاً کم‌فروغ‌تر هستند.

حال از ظنِّ خود عرض کنم که چرا انتخاب روز بزرگداشت استاد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) بعنوان روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی، انتخاب شایسته‌تری است:

۱) شهریار، یک شاعر بزرگِ معاصر است و نشان از تداوم تاریخی و ادبی ادبیات فارسی در یک برهه‌ی دست‌کم هزار و یکصد ساله دارد.

۲) شهریار، به معنای واقعی کلمه، شاعر ملت ایران است، یعنی چه؟ شهریار را به جرأت می‌توان گفت تنها شاعر معاصر ایران است که همه‌ی مردم ایران (کم‌سواد یا تحصیل کرده، مردم کوچه و بازار، پیر و جوان، اهل و علاقمند به ادبیات یا افراد بیگانه از این وادی و..) هم می‌شناسند و هم به شخصیت او، زندگی و سرگذشتش، قصه‌ی عشق نافرجامش، صدای حزینش و بویژه اشعار نابش علاقمند هستند و دست‌کم چند بیت از او را حفظ هستند.

۳) شهریار، ملّی‌ترین شاعرِ معاصر ایران است و چندین شعر درباره‌ی ایران، ایران‌دوستی، دفاع از تمامیّت ارضی ایران، فردوسی بزرگ، تخت جمشید،  و … دارد و حتی برخی به درستی، استاد شهریار را فردوسی معاصر ایران می‌نامند.

۴) شهریار یک شهروند دو زبانه‌‌ی ایران و اهل خطه‌ی زرخیزِ آذربایجان است که به هر دو زبان خود، یعنی زبان ملی پارسی و زبانِ تُرکی‌ آذربایجانی، آثار ماندگار و فاخر خلق کرده است که این موضوع می‌تواند نماد وحدت ملی و نشانه‌ای از در تضاد نبودن زبان ملی پارسی با زبان‌های بومی و منطقه‌ای رایج در ایران باشد.

۵) محبوب‌ترین گونه‌ی شعری در ادبیات پارسی، غزل است و شهریار غزل‌سرای بزرگی‌ست که غزلیاتش ضمن بدیع بودن، رنگ و بوی غزلیات حافظ را می‌دهد. او در گونه‌های دیگر شعری چون قصیده و مثنوی، قطعه و رباعی هم اشعار زیبایی دارد.

۶) شهریار در سرایش شعر نو و نیمایی هم مهارت دارد و آثار زیبایی خلق کرده است.

پس موارد ذکر شده، نشان از چند بُعدی بودن جایگاه استاد شهریار است و انتخاب روز بزرگداشت ایشان را بعنوان روز بزرگداشتِ شعر و ادب پارسی تصدیق می‌کند.

  • نویسنده : احسان انتظاری
  • منبع خبر : آذرپژوه