جریان واگرای آذربایجان نیز در راستای عمق بخشیدن به فعالیت‏های خود، از فضای ورزش به عنوان ابزاری جهت نیل به اهداف واگرایی استفاده کرده است.

گروه ورزش: ورزش به دلیل توان بسیج‏ی‌گری و انگیزش احساسات عمومی در سیاست داخلی و بین المللی تاثیر می‌گذارد. از آنجا که ورزش بر عرصه عمومی جامعه -آذربایجان- تاثیرگذار است، ناگزیر مورد توجه دولت‌ها و از طرفی گروه‏ های مخالف دولت نیز قرار می‌گیرد تا از طریق آن قابلیت کنترل حوزه عمومی را به دست آورند و یا از طریق آن دولت را تحت فشار قرار دهند. در پژوهش‌های جدید صورت گرفته هم بر نقش ورزش در فرآیند ملت سازی قرن نوزدهم توجه ویژه‌ای شده است.

ورود جریانات قومی در ورزش آذربایجان

جریان قومی در آذربایجان نیز در راستای عمق بخشیدن به فعالیت‏های خود، از فضای ورزش به عنوان ابزاری جهت نیل به اهداف واگرایی استفاده کرده است. به ویژه در پی صعود تیم فوتبال تراکتورسازی به لیگ برتر، سرمایه‌گذاری زیادی بر روی بستر این تیم شکل گرفته است. مطلب حائز اهمیت در این خصوص تبدیل خود تیم تراکتورسازی و هواداری از آن به نمادی از واگرایی می‏باشد. لازم به ذکر است که جریان واگرا خود نیز به صراحت به این مورد تصریح می‌کند. به عنوان نمونه در سایت ارگان حزب دموکرات آذربایجان جنوبی (گادپ) که در مورد به نمایش در آمدن پارچه نوشته‌ای توسط تماشاگران تیم تراکتورسازی تبریز مطلبی با نام نویسنده “سارا اردبیلی” درج شده است اعتراف صریحی به این رویکرد جریان واگرا موجود است:

«تراختور یک تیم معمولی باشگاهی نیست، تراختور تیم ملی آذربایجان جنوبی است. تیمی که به بخش مهمی از هویت تورکهای آذربایجان تبدیل شده است، تیمی که هیجان و شور و شوق را به تبریز، به این شهر انقلابی بازگردانده است. تیمی که غرور و سمبلی است برای تورکها و آذربایجان. تراختور تریبونی است برای صدای مظلومیت آذربایجان».

در پس این نوشتار نگارنده برای تریبون بودن تراکتورسازی به ارائه مثال می‌پردازد و شعار‏هایی که از طرف تماشاگران این تیم سرداده می‏شود را به عنوان مطالبه “ملت آذربایجان” مطرح می‏کند. بعد از یک چنین مقدمه‌ای نویسنده به باز کردن پارچه نوشته بزرگی از طرف تماشاگران تیم تراکتورسازی که روی آن نوشته شده بود “آذربایجان جنوبی ایران نیست” اشاره می‌کند. اردبیلی از این حرکت به عنوان اظهار بی ‏پروای خواسته آذربایجان یاد می‌کند و می‌نویسد:

«این بار طرفداران خلاق تراختور با بازکردن پارچه نوشته بزرگ “آذربایجان جنوبی ایران نیست” در جریان بازی با الجزیره امارت بی‏پروا سخن گفتند. آنها دیگر پیام جدایی طالع و آینده آذربایجان از ایران را اعلام کردند»(سایت گادپ).

ورود جریانات قومی در ورزش آذربایجان

بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از حضور تیم تراکتورسازی تبریز در لیگ برتر، نمایش برخی از نمادها و برخی شعارها و پارچه نوشته‏ ها به شکلی وسیع بوده است که برای مخاطبان تحرکات این جریان عادی شده است. این جریان تلاش وافری از خود نشان می‌دهد تا رابطه طرفداران تیم تراکتورسازی و آذربایجان را همچون طرفداران باشگاه بارسلونا و کاتالونیا شبیه سازی کند. ذیلا به مواردی دیگر از اهم تحرکات جریان واگرا با پوشش هواداری از تیم تراکتورسازی در چند سال گذشته می‌پردازیم:

طرح شعار‏ها و خواسته ‏های سیاسی جریان واگرا در استادیوم‌های ورزشی:

“ترک دیلی رسمی اولسون” از شعارهایی است که در این باره سر داده می‏شود

ورود جریانات قومی در ورزش آذربایجان

نمایش پرچم کشور خیالی آذربایجان واحد. این پرچم از طرف تشکیلات گاموح طراحی شده است

ورود جریانات قومی در ورزش آذربایجان

دیگری سازی از دیگر تیم‌های ایرانی حتی به قیمت تبلیغ تیمی خارجی:

در چند سال حضور تراکتور در لیگ برتر پارچه‌نوشته‌هایی در قالب شعارهایی از جمله “تبریز باکی آنکارا، بیز ‏هارا فاسلار ‏هارا” (ترجمه: تبریز، باکو، آنکارا؛ ما کجا فارس ها کجا) و… بوده‌اند که ضمن دیگری‌سازی از دیگر ایرانیان، پروژه خودی انگاری با جمهوری آذربایجان و کشور ترکیه نیز دنبال می‌گردد.

بالا بردن پرچم تیم ژاپنی در تخریب تیم پرسپولیس – ۱۳۹۷

ورود جریانات قومی در ورزش آذربایجان

به اهتزاز درآوردن پرچم کشور جمهوری آذربایجان در استادیوم‏های ورزشی

به اهتزاز درآوردن پرچم کشور جمهوری آذربایجان توسط هوارداران تراکتور

واگرایان که تا حدودی نفوذ در بین هواداران تراکتورسازی به دست آورده‏‌اند سعی می‏کنند در حد امکان ادبیات سیاسی خود را به شکل وسیعی در استادیوم به نمایش بگذارند. مانند؛ شعارهای مختلفی که در دقایق ۱۵ و ۲۵ بازی سر می دهند، همخوانی سرود مربوط به فرقه دموکرات آذربایجان که به عنوان سرود ملی آذربایجان واحد در ادبیات سیاسی این جریان مطرح است و… که جزو جدایی ناپذیر هر مسابقه این تیم می‏‌باشد. لازم به ذکر است که شعار خلیج عربی در چندین بازی این تیم از طرف برخی هواداران سر داده شده است، که می‏توان آن را نیز به جداسری انگاری این جریان مدنظر داشت.

تاملی بر بازی استقلال و تراکتور در تبریز

ماجرای تیم تراکتور و واگرایان آذربایجان در بازی استقلال و تراکتور در تبریز، فاز دیگری از خود را نشان داد. این بار هم جریان قومی همزمان با مخالفت مقام های مختلف ایران با حمله ترکیه به شمال سوریه که با نام “چشمه صلح” شکل گرفت، با سر دادن شعارهایی در حمایت از ترکیه، بالا بردن پرچمی با مضمون تجزیه طلبی (یا چکسلاواکی یا یوگوسلاوی؛ انتخاب با شماست) و… تلاش کردند تا از این ابزار به نفع مقاصد تجزیه طلبانه خود استفاده بکنند.

بالا بردن پارچه‌نوشته‌ای با مضمون تجزیه طلبانه توسط عده ای معدود در ورزشگاه

پارچه‌نوشته‌ای با مضمون تجزیه طلبانه

اما بازخوانی ماجرای این مسابقه را باید از چند هفته قبل پیگیری کرد؛ از رسانه ای کردن حضور خبرنگاران ZDF آلمان در تبریز برای پوشش حضور طرفداران تراکتور تا تبلیغات برای احترام نظامی هنگام قرائت قرآن که در رسانه های منتسب به این جریان به شدت پیگیری شد. ولی به نظر می‌رسد برنامه ای که از هفته ها پیش با مشارکت عناصر داخلی برخی سرویس های اطلاعاتی قرار بود در ایران اجرایی شود، نتوانست همراهی حداکثری طرفداران تراکتور را داشته باشد و طی تحلیلی که از اخبار و فیلم های استفاده شده در رسانه‌های مختلف می توان یافت، کمتر از ۱۰۰ نفر پروژۀ “احترام نظامی” در ورزشگاه را عملیاتی کردند. این مسئله را می‌توان از عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده در این خصوص به راحتی متوجه شد.

احترام نظامی برخی هواداران تراکتور که قبل از آغاز بازی و در مسیر حضور در ورزشگاه صورت گرفته است

احترام نظامی برخی هوادارن تراکتور به ترکیه

اما رسانه های ترکیه که از قبل برای چاپ تیترها و عکس هایی بزرگ‌تر آماده شده بودند، در کمال ناامیدی ناچار شدند، تصاویری برگزیده از ورزشگاه و تماشاگران را به‌عنوان سند ادعای خود منتشر کنند و مدعی شوند، همه ورزشگاه از آن‌ها حمایت کرده است! برخی دیگر نیز تصاویر قدیمی را منتشر کردند که به وضوح در روز گرفته شده بود؛ در حالی که بازی در شب برگزار می‌شد.

نتیجه گیری در باره ورود جریانات قومی در عرصۀ ورزش آذربایجان:

با همسان‌سازی نظریات “جنبش قومی” با فعالیت‌های “جریان واگرای آذربایجان”، این گونه به نظر می‌رسد که اصلی‏ترین راهبردهای این جریان در مرحله همگانی کردن جنبش قومی، استفاده از سه استراتژی “نافرمانی مدنی”، “تثبیت و بدیهی‌سازی نمودهایی رقیق شده از ناسیونالیسم قومی” و “القای حس محرومیت نسبی” می‏باشد. ناگفته پیداست که اتخاذ چنین راهبردهایی نشان از هوشمندی و هدفمندی جریان واگرای آذربایجان و داشتن اتاق فکر برای برنامه‌ریزی فعالیت‏های آن دارد. استفاده از دو استراتژی “نافرمانی مدنی” و “نمودهای رقیق شده ناسیونالیسم قومی”، سبب گرایش هرچه افزون تر طرفداران عادی از یک سو و عدم حساسیت حاکمیت مرکزی از سوی دیگر خواهد شد که این به نوبه خود باعث کاهش هزینه ‏های همراهی با این جریان می‏شود.

جریان قومی آذربایجان در استفاده ابزاری از پتانسیل تیم تراکتور به شدت در پی استفاده از دو استراتژی فوق است. به ویژه در استفاده از استراتژی “نمودهای رقیق شده ناسیونالیسم قومی”، به بحث “زبان ترکی” تاکید فراوانی دارد. تاکید بر مبحث زبان ترکی که در شعار دقیقه ۱۵ بازی های خانگی تراکتور پررنگ تر است، برای پیشبرد سیاست “خودی سازی” از ترک‌های ایران در مقابل “دیگری سازی” از سایر اقوام ایرانی، از یک سو موثر خواهد بود و از سوی دیگر چون یک مبحث فرهنگی است، می‌تواند نهادهای متولی را دچار خطای محاسباتی کند.