گروه تاریخ: از نوشته بسیاری از مورخان و جغرافی نگاران قدیمی، مانند پلینیوس، استرابون، موسی خورنی، آنانیا شراکاتسی، موسی کاگان کاتواتسی و… چنین می‌توان دریافت که آلبانیا سرزمینی جدا از آذربایجان بوده و این سرزمین در قفقاز و در همسایگی آلان، ایبری [گرجستان] و ارمنستان قرار داشته است.

گروه تاریخ: از نوشته بسیاری از مورخان و جغرافی نگاران قدیمی، مانند پلینیوس، استرابون، موسی خورنی، آنانیا شراکاتسی، موسی کاگان کاتواتسی و… چنین می‌توان دریافت که آلبانیا سرزمینی جدا از آذربایجان بوده و این سرزمین در قفقاز و در همسایگی آلان، ایبری [گرجستان] و ارمنستان قرار داشته است. پیرامون محدوده جغرافیایی آذربایجان و آلبانیای قفقاز یا اران، اسناد و مدارک متعددی از جغرافی نگاران و جهانگردان و مورخان ایرانی و عربی در دوره بعد از اسلام، هم چنین از نویسندگان و پژوهشگران روسی سالهای اخیر در دست است که در ادامه به قسمتی از آنها اشاره کوتاهی می شود:

«ابن خردادبه» از اران و آذربایگان به طور جداگانه نام می برد و ضمن شرح شهرها و روستاهای آذربایجان نام شهرها و شهرکهایی را آورده که تماماً در جنوب رود ارس واقع هستند. اما از اران، تفلیس، بردعه (بردع) و بیلقان (بیلگان)، قبله و شروان جداگانه نام برده و افزوده است که شهرستان های اران و جزو آن (گرجستان) و سیسجان جزو بلاد خزر بودند که نوشیروان به تصرف آورد.

«ابن فقیه» مرز آذربایجان را از یک سو رود ارس و از سوی دیگر مرز زنجان و حدود دیلمستان و طرم (طارم) و گیلان دانسته است. و از شهرهای آذربایجان به این شرح نام می برد: «برکَری ، سلماس ، موقان (مغان) ، خوی ورثان (وردان)، مراغه، تبریز ، شاپور خواست، برزه ، خونه ، میانه ، مرند ، خوی ، کولسره و برزند…»

«ابن حوقل» نیز طبق نقشه‌ای که از سه سرزمین ارمنستان، آذربایجان و اران ارائه کرده است ، رود ارس را مرز میان آذربایجان و اران دانسته و هنگام بحث از شهرهای اران، از بردعه، جنزه (گنجه) شمکور (شامخور) ، تفلیس، برزنج، شماخیه (شماخی)، شروان، شاوران، قبله و شکی ، نام برده اما شهرهای اردبیل، دَه خرقان (دهخوارقان) ، تبریز، سلماس، خوی ، برکری ، ارمیه (ارومیه) ، مراغه ، اشنه (آشنویه) ، میانج (میانه)، مرند و برزند را جزو شهرهای آذربایجان دانسته است.

جهانگرد معروف دیگر «ابوعبدالله بشار مقدسی» ضمن جدا دانستن آذربایگان و اران ، درباره محدوده جغرافیایی و شهرهای اران چنین نوشته است: «اران سرزمینی است جزیره مانند ، میانه دریای خزر و رود ارس ، نهرالمَلِک (رود کُر) از طول آن را قطع می کند. مرکز آن بردعه است و شهرهای آن عبارتند از تفلیس قلعه، خنان، شمکور (شامخور)، جنزه (گنجه)، بردیج، شماخی، شروان، باکویه (باکو)، شابران، دربند، قبله، شکی، ملازگرد (بلاش کرت)»

«ابواسحق ابراهیم اصطخری» هم مانند جغرافی نگاران سلف خود این دو ایالت را از هم جدا دانسته و ضمن باز شمردن شهرهای این سرزمینها، بردع را دارالملک اران و اردبیل را مرکز آذربایجان معرفی کرده است.

«یاقوت حموی» در کتاب معروف «معجم البلدان» درباره این نواحی چنین می‌نویسد: «اران نامی است ایرانی، دارای سرزمینی فراخ و شهرهای بسیار که یکی از آنها جنزه (گنجه) است و این همان است که مردم آن را گنجه گویند. میان آذربایجان و اران رودی است که آن را ارس گویند. آنچه در شمال و مغرب این رود نهاده است از اران و آنچه در سوی جنوب قرار گرفته است از آذربایجان است.

«ابوالفدائ دمشقی» که چهل و شش سال بعد از درگذشت یاقوت به دنیا آمده و کتاب کم نظیر تقویم البلدان را در سال ۷۲۱ به پایان آورده است به روشنی تمام می نویسد: «اران… اقلیمی است مشهور که هم مرز آذربایجان است» و بعد اضافه می کند: «ارمنستان و اران و آذربایجان سه سرزمین بزرگ اند جدا از هم که اهل فن آنها را در یک نقشه نشان می دهند.»

«حمداله مستوفی» نیز در کتاب مشهور نزهه القلوب ، از شهرهای آذربایجان یک به یک نام برده و میان دو رود ارس و کُرا اران و آن سوی رود کُر را شیروان می نامد.

در فرهنگ برهان قاطع که “محمد حسین بن خلف تبریزی” آن را به سال ۱۶۰۲ هجری تألیف کرده است ، در شرح واژه ارس چنین می خوانیم: «ارس ـ به فتح اول و ثانی و سکون سین بی نقطه نام رودخانه ای است مشهور که از کنار تفلیس و مابین آذربایجان و ارّان می گذرد.»

خلاصه سخن آنکه تمامی اسناد و مدارک برجای مانده از جغرافی نگاران و دانشمندان قدیم، حتی پژوهشگران ارمنی و روسی و قفقازی متأخرتر، مانند برخورداریان، یانوفسکی، شوپن، دورن، علی یف، بارتولد، یامپوسکی و دیگران همگی حاکی از آن است که سرزمین آلبانیای قفقاز و به دیگر سخن اران و شیروان همواره از آذربایجان جدا بوده و در گذشته هیچگاه نام آذربایجان بر قسمت اران گفته نشده است. حتی در اسناد و مدارک وزارت امور خارجه ایران و روسیه تزاری و کتابهایی که تا سال ۱۹۱۸ میلادی در روسیه نوشته شده است، سرزمین اران و شیروان هرگز نام آذربایجان نداشته و گاه به همان نام اران و شیروان و گاه قفقاز نامیده شده‌اند. به عنوان مثال در دایره‌المعارف روس چاپ ۱۸۹۰، در شرح مدخل «آلبانیا» چنین آمده است: «آلبانیا نام باستانی سرزمینی است در شرق و جنوب قفقاز ، میان دریای سیاه و دریای خزر در شمال ارمنستان که رود “کیروس” (کر) مرز آن بود. ساکنان این سرزمین همان مردم شیروان کنونی و جنوب داغستان هستند.»

در جلد سیزدهم همان دایره المعارف طول و عرض جغرافیایی قفقاز در ۵/۴۶ تا ۵/۳۸ درجه عرض شمالی تصریح شده و بعد درباره مرز جنوبی قفقاز نوشته شده است که «این سرزمین در جنوب به رود ارس منتهی می شود.» در همان مجلد نامهای مجموعه شهرهای قفقاز و ماورای قفقاز که شامل دوازده استان می شد ، به شرح زیر آمده است: «استاوروپول ، ترسک ، کوبان ، ناحیه دریای سیاه، کوتائیسی، تفلیس، ایروان، باکو، الیزابتوپول (گنجه) ، داغستان ، کارسک ، زاکاتالا.» در صورتی که در جلد نخست آن دائره المعارف در شرح واژه آذربایجان چنین می خوانیم: «آذربایجان یا اذربیجان (سرزمین آذر ـ آتش، به زبان پهلوی اتورپاتکان، به زبان ارمنی ادربادکان) استان شمال غربی ثروتمند و صنعتی ایران است. آذربایجان از جنوب محدود است به کردستان ایران (استان اردیال) و عراق عجم (ماد) ، از غرب به کردستان ترکیه و ارمنستان ترکیه، از شمال به ارمنستان روس و جنوب قفقاز که رود ارس آن را قطع می کند، از شرق به استان گیلان در کرانه دریای خزر. مساحت آذربایجان ۱۰۴۸۴۰ کیلومتر مربع است. در سده هفدهم میلادی صدمات فراوانی از سوی ترکان عثمانی بر آذربایجان وارد آمد. آذربایجان به عنوان استان مرزی و ولیعهدنشین ایران از اهمیت فراوان برخوردار است.

  • نویسنده : گروه تاریخ آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه