گروه سیاست: وضعیت در قفقاز جنوبی با حضور نظامیان ایران در کنار رود ارس تغییراتی را در خود می‌بیند. با حضور گسترده رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و دخالت و تحریک ترکیه برای برهم زدن ژئوپلتیک منطقه، به نظر می رسد که ایران تصمیم به تغییرات در سیاست کلان خود در قفقاز جنوبی گرفته است.

گروه سیاست: چند روزی است که وضعیت در قفقاز جنوبی با حضور نظامی ارتش ایران در کنار رود ارس تغییراتی را در خود می‌بیند. جمهوری اسلامی ایران که در دو دهه اخیر و از آغاز جنگ قراباغ تلاش داشت تا دو کشور همسایه شمالی خود را به سمت صلح و آشتی سوق دهد، با حضور گسترده رژیم صهیونیستی در مرزهای شمالی خود (کشور جمهوری آذربایجان) و دخالت و تحریک ترکیه (تلاش آنکارا برای اشغال جنوب ارمنستان، و اتصال ترکیه به خزر و آسیای میانه) برای برهم زدن ژئوپلتیک منطقه، تصمیم به تغییرات در سیاست کلان خود گرفته است. در این ارتباط دکتر شعیب بهمن طی یادداشتی، درباره تنش‌های اخیر در روابط ایران و جمهوری آذربایجان، توجه به چند نکته را حائز اهمیت دانسته است:

١. رویدادهای فعلی اتفاق تازه و غیر قابل پیش بینی محسوب نمی شوند. از سال گذشته که جنگ در منطقه در گرفت، همه اتفاقات امروز قابل پیش بینی بودند و بارها در مورد وقوع آنها تذکر داده شده بود.

٢. بر خلاف تحلیل های هیجانی، هیچ جنگی در کار نخواهد بود؛ مگر آنکه باکو به پشتوانه آنکارا و تل آویو دچار خطای محاسباتی و راهبردی شود.

٣. در صورت وقوع هرگونه درگیری، تنها لشگر عاشورای ایران برای اینکه از آستارا وارد باکو شده و تا قوبا و شکی را تحت کنترل درآورد، کافی است.

۴. فقدان ابتکار عمل وزارت امور خارجه در دوره پیشین و دوره فعلی ناشی از عدم شناخت اهمیت راهبردی منطقه و برنامه های کلان بازیگران ثالث است.

۵. سفیر بی‌کفایت ایران در باکو بجای حمایت از رانندگان ایرانی و پیگیری آزادی آنها، همصدا با دولت علی‌اف به اتهام زنی علیه آنها پرداخته است. این اقدام سفیر یک رویداد بی نظیر در تاریخ دیپلماسی جهان محسوب می شود. زیرا اولین سفیری است که منافع کشور محل مأموریت را به منافع ملی کشور خود ترجیح داده است. جانبداری سفیر ایران در باکو از اقدامات تهاجمی دولت علی‌اف، ضرورت فراخواندن وی به تهران و معرفی یک سفیر قدرتمندتر را می‌طلبد.

۶. واکنش ضعیف سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر اظهار تعجب و همچنین وزیر امور خارجه مبنی بر اظهار تأسف، در برابر وقایع رخ داده و گفته‌های علی‌اف، نه تنها راهگشا نخواهد بود، بلکه موجب جسارت بیشتر باکو خواهد شد.

۶. همانطور که ایران حضور گروه‌های تجزیه طلب را در عراق نمی‌پذیرد، وجود چنین گروه هایی در جمهوری آذربایجان را نیز نخواهد پذیرفت و باکو باید منتظر عواقب چنین اقدام‌هایی باشد.

٧. حضور اسرائیل یا گروه‌های تروریستی در مرزهای ایران به معنای صدور مجوز برای عملیات نظامی در خاک جمهوری آذربایجان است.

٨. ایران هرگز تغییر مرزهای بین‌الملی را نمی‌پذیرد. باکو و آنکارا باید فکر ایجاد کریدور ترکی و ترکستان بزرگ را به فراموشی بسپارند؛ در غیر این صورت با واکنش صریح ایران مواجه خواهند شد. این واکنش می‌تواند یک اقدام نظامی تمام عیار از سوی ایران باشد.

٩. در طول سال‌های گذشته، ایران سخاوتمندانه قلمروی سرزمینی و مسیرهای ارتباطی خود را در اختیار جمهوری آذربایجان قرار داده تا بتواند به نخجوان دسترسی داشته باشد. تکرار مزاحمت برای رانندگان ایرانی می‌تواند بر این سخاوتمندی ایران تأثیر جدی بگذارد.

١٠. سرکوب شیعیان و تالش‌ها در جمهوری آذربایجان مسئله‌ای نیست که ایران به راحتی از کنار آن بگذرد. از این پس جمهوری آذربایجان باید بیشتر متوجه عواقب رفتار خود در قبال آنها باشد.

١١. ایران نه اعزام تیم‌های ترور، نه ورود پهپادهای اسرائیلی و نه سرقت اسناد هسته‌ای خود از طریق خاک جمهوری آذربایجان را به فراموشی نسپرده و اگر تاکنون اقدام متقابل در این خصوص انجام نداده، به دلیل صبر استراتژیک آن بوده است اما تکرار چنین اتفاقاتی می‌تواند به کلی روند مناسبات را تغییر دهد.

١٢. علی‌اف و اردوغان و حامیان اسرائیلی آنها باید بدانند که اگر تصمیم به بازی با آتش دارند، از آتش جز خاکستری برای آنها باقی نخواهد ماند.

  • نویسنده : گروه سیاست آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه