گروه تاریخ: جریان قومی در آذربایجان به تبعیت از پان ترکیسم همواره کوشیده‌ است که ده‌ها تمدن پیشین در فلات بزرگ ایران را به سود خود، ترک قلمداد کند. یکی از این تمدن‌های درخشان سومریان است. آنها اما برای اثبات ترکی بودن زبان سومری، از صد سال پیش تاکنون، تنها نام یک دانشمند را به میان می‌آورند؛ و این دانشمند، شخصی آلمانی به نام هومل است. اما در زمان هومل، تنها خود وی بود که در میان همه دیگر سومرشناسان به این ادعا اعتقاد داشت.

گروه تاریخ: جریان قومی در آذربایجان همواره کوشیده‌ است که ده‌ها تمدن پیشین در فلات بزرگ ایران را به سود خود، ترک قلمداد کنند. به گفته ولادیمیر مینورسکی خاورشناس معروف: «هر جا که پرسش حل نشده‌ای در زمینه فرهنگ قوم‌های شرق باستان پدید آید ترکان بی‌درنگ دست خود را همان جا دراز می‌کنند». یکی از این تمدن‌های درخشان و کهن که دچار بازی سیاسی این جریان گردیده، تمدن سومریان است. صد سال پیش که دانش سومرشناسی در آغاز راه خود بود، اشخاص مختلف نظریه‌های متفاوتی را درباره زبان سومریان ارائه کرده بودند. در آن زمان برخی نویسندگان زبان سومریان را آفریقایی شمردند و بعضی زبان آنان را دراویدی و شماری دیگر حتی زبان آن‌ها را زبان‌های قفقازی و هند و اروپایی یا آلتایی یا اورالی پنداشتند. مثلا کلوگ (سومرشناس) معتقد است که زبان سومریان را نمی‌توان از نظر ساختاری با خانواده زبان‌های فینوایغوری مقایسه کرد، بل که این زبان با زبان‌های حامی و بسیاری از زبان‌های سودانی قابل مقایسه است (بنگرید به نوشتار(۱) در کتابنامه). همچنین مین هاف (۱۹۱۵-۱۹۱۴) برای نخستین بار شباهت‌های زبان سومریان و برخی زبان‌های آفریقایی (بانتو و حامی) را تشخیص داد (بنگرید به نوشتار(۱) در کتابنامه).

پان‌ترکیسم اما برای اثبات ترکی بودن زبان سومری، از صد سال پیش تاکنون، تنها نام یک  دانشمند را به میان می‌آورد؛ و این دانشمند، شخصی آلمانی به نام هومل است. از زمانی که هومل ادعای تعلق زبان سومریان را به خانواده‌ی امروز مفقود شده​‌ی تورانی (که بخشی از آن را خانواده‌ی امروز مفقود شده​‌ی اورال-آلتایی که دو خانواده‌​ی مستقل از هم دانسته می‌شوند) مطرح کرد، بیش از صد سال می‌گذرد. در زمان هومل، تنها خود وی بود که در میان همه دیگر سومرشناسان به این ادعا اعتقاد داشت. مثلا دانشمند بزرگ آن زمان، موریس جاستروی کوچک (Morris Jastrow JR) که استاد دانشگاه پنسیولونیای آمریکا (Pennsylvania) در سال ۱۹۰۶ بود، در باره ادعای هومل می نویسد: «نظر هومل را در این مورد مانند بسیاری از مسائل دیگر تنها یک دانشمند قبول کرده است، آن دانشمند خود هومل می باشد!  فهرست واژگان سومری، با مترادف های تصور شده ترکی شان، که او ترتیب می دهد، اعتماد و اطمینانی را به روش وی، القا نمی‌کند»(۲)

 امروزه حتی یک سومری شناس وجود ندارد که زبان سومریان را زبانی تک خانواده‌ای نداند و پان‌ترک‌ها نمی‌توانند یک سومرشناس با شهره جهانی را معرفی کنند که هم‌نظر آنها باشند. ناچار پان‌ترک‌ها به تئوریهای توطئه می‌پردازند و می‌گویند دانشگاه​های مستقل و بزرگ غرب، بر ضد آنها توطئه چیده​​‌اند.

مقصود ما از یک دانشمند سومری شناس، پژوهشگری است که مقالاتی را در مجلات بزرگ خارجی، که مبتنی بر شیوه‌ی نقد و مداقه‌اند، منتشر ساخته است و نه نویسندگانی که کتاب‌هایی را به زبان ترکی می نویسند یا در نشریات که به لحاظ سیاسی پان‌ترکیسم را تشویق می‌کنند، مطالبی را منتشر می سازند. ما در این مقاله، به برخی از این مجلات گسترده که بر شیوه‌ی نقد و مداقه مبتنی‌اند، اشاره و مراجعه می‌کنیم. اشخاصی چون صدیق، زهتابی و هیئت هیچ مقاله ای را در این مجلات معتبر ندارند و خود می دانند که نظریات شان را به طور خطرناکی، فقط جریان پان ترک‌یسم پذیرفته‌اند.

این مقاله به دو بخش تقسیم شده است: در بخش اول از چند مقاله متعلق به سومری شناسان و زبان شناسان و کتابهای سومریان درباره تک خانواده‌ای بودن زبان سومری نقل قول می کند. در بخش دوم بر اساس چند مقاله معتبر که موجود هستند تفاوت‌های فاحش دستور زبان سومری و زبان ترکی را بررسی می‌کند.

بخش اول: نقل قول هایی از دانشمندان و کتاب های معتبر امروزی

 یکی از کتابهای مشهور که مورد استفاده تدریس زبان سومری می‌باشد کتاب “جان هیز” با نام سومریان است:

 John Hayes, University of California, Berkeley

“Sumerian”  ۲nd printing June 1999, Languages of the World/Materials 68,

LINCOM EUROPA, Paul-Preuss-Str. 25, D-80995 Muenchen, Germany.

در مقدمه این کتاب می خوانیم:

”Sumerian has the distinction of being the oldest attested language in the world. Spoken in the southern part of ancient Mesopotamia, the Iraq of today, its first texts date to about 3100 BCE. Sumerian died out as a spoken language about 2000 BCE, but it was studied in the Mesopotamian school system as a language of high culture for almost two thousand more years.

A language-isolate, Sumerian has no obvious relatives.  Typologically, Sumerian is quite different from the Semitic languages which followed it in Mesopotamia. It is basically SOV, with core grammatical relationships marked by affixes on the verb, and with adverbial relationships marked by postpositions, which are cross referenced by prefixes on the verb. It is split ergative; the perfect functions on an ergative basis, but the imperfect on a nominative-accusative basis.

Because Sumerian is an isolate, and has been dead for thousands of years, special problems arise in trying to elucidate its grammar. There are still major challenges in understanding its morphosyntax, and very little is known about Sumerian at the discourse level. This volume will describe some of the major questions still to
be resolved.

ترجمه: زبان سومریان این امتیاز را دارد که کهن ترین زبانی است که اسنادی از آن به جا مانده است. نخستین متن های کشف شده از این زبان که در نواحی جنوبی میان رودان (بین النهرین) باستان، عراق امروزی، رایج بوده، به ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد مربوط می شود. سومری، به عنوان زبانی گفتاری، دو هزار سال پیش از میلاد متروک شد اما تقریبا تا دو هزار سال پس از آن هم این زبان به عنوان زبان “فرهنگ والا” در مدرسه های میان رودان تدریس می‌شد. سومری زبانی جدا است و بطور مشخص وابسته به هیچ خانواده ای نیست. از دیدگاه گونه شناختی، زبان سومریان با زبان سامی که جایگزین آن در میان رودان شد کاملا فرق دارد. ساختار جمله در زبان سومریان به صورت «فاعل، مفعول، فعل» است. روابط دستوری در این زبان با «وند» هایی که به فعل اضافه می شوند تعیین می گردد و قیدها نیز بصورت «پی بست»  در جمله می آیند. این پی بست ها به وسیله ی پیشوندهای متصل به فعل ارجاع داده می شوند. همچنین روابط دستوری در این زبان، ارگاتیو و گسسته است و از این جهت، در ساختارهای ارگاتیو بهترین بازدهی را دارد و در ساختارهای فاعلی- مفعولی بازدهی کمتری دارد.  چون سومری زبانی تک خانواده ای است و نیز هزاران سال است که از آن استفاده نمی شود، تعیین دستور این زبان دشواری های ویژه ای را فرا روی پژوهشگران قرار می دهد. هنوز چالش های بزرگی در تشخیص ترتیب تکواژها در این زبان وجود دارد و شناخت ما از زبان سومری در سطح گفتمان بسیار اندک است.

توضیح چند مفهوم زبان شناسی:

Post position را در فارسی هم پی بست و هم پس آیند ترجمه کرده‌اند. از دیدگاه من چون ممکن است واژه ”پس آیند“ با ”پسوند“ اشتباه شود، بهتر است از پی بست استفاده کنیم. پی بست، واژه یا عبارتی است که واژه یا عبارت پیش از خود را تعریف می کند. برای مثال در عبارت ”poets bold and free“ که یعنی شاعران شجاع و آزاد، bold and free پی بست poets است.

ergative به حالتی گفته می شود که در آن مفعول فعل متعدی می تواند بدون تغییر در معنا در نقش فاعل فعل لازم بکار گرفته شود. برای مثال در زبان انگلیسی، فعل open در دو جمله  I opened the door و The door opened به ترتیب در قالب فاعلی و مفعولی آمده است بدون آنکه ما با استفاده از قانون های دستوری و فعل کمکی was بخواهیم در آن نغییری ایجاد کنیم.

discourse یا سخن، گروهی از جمله های معنادار، پیوسته، و هدفمند را می گویند. پس آنرا با جمله اشتباه نگیرید.

۱)

“The isolated nature of Sumerian is further brought into relief when we take a look at certain typological features of the language. In contrast to all the surrounding languages, Sumerian has ergative argument marking and, as Nichols (1994) has shown, ergativity is relatively stable.”

Prof.  Piotr Michalowski ، University of Michigan ، Ann Arbor

http://www-personal.umich.edu/~piotrm/cv1.htm

 ترجمه: از بررسی نوع شناسی زبان سومریان -تک خانواده بودن آن آشکارتر می شود.  برخلاف زبان‌های همسایه، زبان سومری ارگتیو می‌باشد و نیکلوس(۱۹۹۴) نشان داده است که ارگتیویتی یک امر ثابتی است.

اصل مقاله:

 The Life and Death of the Sumerian Language in Comparative Perspective

که از این جا بر گرفته شده:

http://www-personal.umich.edu/~piotrm

۲)

 “Sumerian is a language isolate, meaning that it has no relatives living or dead (though there have been unsuccessful attempts to connect Sumerian to a number of languages).”

 ترجمه: «زبان سومری، یک زبان منفرد است، بدین معنی که هیچ نسبتی با زبان های زنده و مرده ندارد (هرچند تلاش های انجام شده برای ارتباط دادن زبان سومری با تعدادی از زبان های دیگر، ناموفق بوده است)».

http://ccat.sas.upenn.edu/psd/

Prof.  Steve Tinney, Middle Eastern Languages, Sumerian specialist

 درباره کار و موفقیت این سومر شناس بزرگ از دانشگاه پنسیلوانیا می توانید این جا بیش تر بخوانید:

http://news.nationalgeographic.com/news/2002/07/0723_020724_cuneiform.html

۳)

 “Sumerian is an isolated language: there is no evidence that it is related to any other language at all, living or dead.  It certainly cannot be connected with Indo-European (IE) or Semitic, nor can these two be related to each other.”

  ترجمه: «زبان سومریان ، زبانی منفرد و مجزاست: هیچ نوع برهانی وجود ندارد که نشان دهد این زبان با هر زبان دیگری، مرده یا زنده، خویشاوندی داشته است. این زبان یقینا ارتباطی با زبان های هندواروپایی یا سامی نداشته و نمی توان این دو را با یکدیگر ارتباطی داد».

Prof. Larry Trask – COGS – University of Sussex – Brighton BN1 9QH – UK

http://www.sussex.ac.uk/linguistics/profile2712.html

larryt@cogs.susx.ac.uk

۴)

 “Sumerian is an isolate, a language with no known relatives.  It can’t be  placed in any language family at all.”  -Steven Schaufele, Ph.D., Asst. Prof. of Linguistics, English

ترجمه: «سومری زبانی منفرد است، زبانی با خویشاوندان ناشناخته. این زبان را در هیچ خانواده‌ی زبانی نمی‌توان جای داد».

 -Steven Schaufele, Ph.D., Asst. Prof. of Linguistics, English ، Department Soochow University, Waishuanghsi Campus, Taipei 11102, Taiwan

۵)

 The School of Oriental and African Studies (SOAS), University of London.  In their Sumerian Language Studies Brochure: The  School of Oriental and African Studies(SOAS), University of London.  In their Sumerian Language Studies Brochure: “Sumerian, the oldest known written language in human history, was spoken in Mesopotamia (modern Iraq and peripheral regions) throughout the third millennium BC and survived as an esoteric written language until the death of the cuneiform tradition around the time of Christ.  The Sumerian language, which is related to no other known tongue, was only properly deciphered this century. A considerable literature in Sumerian is currently being reconstructed from fragmentary clay tablets housed in the museums of the world.“

ترجمه: «زبان سومری، کهن ترین زبان شناخته شده مکتوب در تاریخ بشر، در میان رودان (عراق کنونی و مناطق پیرامونی آن) در سراسر هزاره سوم پیش از میلاد و به عنوان یک زبان مکتوب محرمانه تا زمان از میان رفتن تداول خط میخی در حوالی عصر مسیحیت، برجای بود. زبان سومری، که با هیچ زبان شناخته شده دیگری خویشاوندی ندارد، صرفا در این سده به درستی رمزگشایی گردید. عمده ی متون سومری عموما براساس الواح رسی شکسته ی محفوظ در موزه های جهان نوسازی گردیده است».

۶)

 Kramer, Samuel, Noah 1963. The Sumerians. Chicago: University of Chicago Press. “In vocabulary, grammer, and syntax, however, Sumerian still stands alone and seems to be unrelated to any other language, living or dead”.

 ترجمه: «واژگان، دستور، و نحو زبان سومریان همچنان بر یگانگی پای می‌فشارد و به نظر می‌رسد با دیگر زبان های زنده یا مرده، فاقد خویشاوندی است»

۷)

Encyclopedia Britannica. 2004: Under Sumerian Language

language isolate and the oldest written language in existence. First attested about 3100 BC in southern Mesopotamia, it flourished during the 3rd millennium BC. About 2000 BC, Sumerian was replaced as a spoken language by Semitic Akkadian (Assyro-Babylonian) but continued in written usage almost to the end of the life of the Akkadian language, around the beginning of the Christian era. Sumerian never extended much beyond its original boundaries in southern Mesopotamia; the small number of its native speakers was entirely out of proportion to the tremendous importance and influence Sumerian exercised on the development of the Mesopotamian and other ancient civilizations in all their stages.

ترجمه: «زبان سومریان ، زبانی منفرد و کهن ترین زبان مکتوب موجود است. این زبان برای نخستین بار در حدود ۳۱۰۰ پیش از میلاد در جنوب میان رودان گواهی گردیده و در طول هزاره سوم پ.م. رشد و توسعه یافته است. در حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد، زبان سومریان به عنوان زبانی محاوره ای، با زبان سامی اکدی (آشوری- بابلی) جای گزین شد اما کاربرد کتبی آن کمابیش تا پایان حیات زبان اکدی، در حوالی آغاز عصر مسیحیت، ادامه داشت. زبان سومریان هرگز بسیار فراتر از مرزهای اصلی خود در جنوب میان رودان توسعه نیافت؛ شمار اندک گویندگان بومی این زبان، تناسبی با اهمیت عظیم و تأثیرات زبان سومری بر توسعه تمدن میان رودان و تمدن های دیگر، در همه مراحل آنان، نداشت».

۸)

 کتاب ها و اسناد دیگر که نگارنده به آن ها رجوع کرده است:

 M.L. Thomsen, The Sumerian Language: An Introduction to Its History and Grammatical Structure; Copenhagen 1984

 J.L. Hayes, A Manual of Sumerian Grammar and Texts; Malibu 1999

 B. Alster, Proverbs of Ancient Sumer: The World’s Earliest Proverb Collections, 2 vols; Bethesda, Maryland, 1997.

 Encyclopedia of the Ancient World / editor, Sharon Grimbly.

 London : Fitzroy Dearborn, 2000

تا آن جا که نگارنده تحقیق کرده است، کتاب نخستین و سومین، کتابهای درسی سومری شناسی در بزرگ ترین دانشگاه های امریکا مانند Berkeley , Stanford , Pennsylvania می‌باشند.

 نتیجه بخش اول این که هیچ یک از دانشمندان و سومرشناسان کنونی زبان سومریان را ترکی نمی‌داند!

بخش دوم: رد ادعاهای گزاف پان‌ترکیسم

 در سال ۱۹۷۱ فردی مجارستانی (که نام دانشگاه خود را نیز معرفی نکرد و به نظر می رسد با دانشگاهی وابسته نبود زیرا افرادی که در این مجله می‌نویسند نام دانشگاه خود را نیز می‌​آورند) نوشتاری کمتر از یک صفحه به بخش پیغام‌های خوانندگان مجله معتبر جهانی CA  فرستاد و ادعا کرد که زبان مجاری و ترکی و اورال و آلتایی یکی از بازماندگان زبان سومری می‌باشد. ولی از طریق گونه شناسی زبان‌ها نمی‌توان هم‌ریشگی آن‌ها را ثابت کرد و حتا پیوند فرضی میان دو خانواده زبانی اورال- آلتایی نیز اثبات نشده است چه برسد به سومریان و زبان‌های اورالی و زبان های آلتایی (Britannica: Ural and Altaic).

 استدلال این فرد شباهت‌هایی با استدلال پان‌ترکیسم دارد. زیرا این فرد می‌گفت چون زبان سومریان التصاقی است پس زبان مجاری و سومری از یک خانواده‌اند. همچنین نامبرده،  با استفاده از چند واژه مجعول سومری و تلفظ غیر واقعی و تغییر معنی آن‌ها می‌خواست بگوید که لغت‌های مشترک بسیاری میان زبان سومری و مجاری موجود است!!

 در زبان مجاری مانند زبان ترکی ریشه کلمات همواره ثابت است و لغات با افزودن پسوندهای متفاوت به ریشه کلمات ساخته می شود. برای همین در دوران گذشته یعنی (۶۰) سال پیش اشخاصی بودند که فرض می کردند این دو زبان از یک ریشه‌اند. اما همانطور که در بالا تذکر دادیم نظر همه منابع معتبر بر این است که این دو خانواده (اورالی و التایی) از هم جدا هستند.  همچنین ادعای یکی دانستن ریشه زبان ترکی و سومری کلا باطل است. پیشوندها و پسوندها در ساختار واژگانی زبان سومریان ، آزادانه به کار می روند. سومری از این نظر با دیگر زبان های پیوندی آسیایی، مانند اورالی-آلتایت، دراویدی، ژاپنی، و کره ای فرق دارد؛ از این رو که در این زبان ها در هنگام صرف فعل، اسم، یا ضمیر، تنها از پسوندهای معینی می توان استفاده نمود.

در ادامه، به برخی از پاسخ های زبانشناسان به این فرد مجاری، نگاهی می‌افکنیم.  همین گفتارها در جای خود، ادعای پان‌ترک‌ها را نیز ابطال می‌کند زیرا استدلال شان درست مانند آن فرد مجاری است. برخی از نوشته‌های این دانشمندان را در این جا می‌خوانید.

 «این واقعیت که زبان سومری در عین پیچیدگی، به خوبی شناخته شده است، در صدسال گذشته بسیاری را وادار کرده تا دست به قلم برند و این زبان را در عمل به همه زبان های موجود در سرزمین های میان پلی نزیا و آفریقا ارتباط دهند. نویسندگان چنین پژوهش هایی به گونه ای استوار و قابل اعتماد این نکته را اثبات می کنند که یا زبان خودشان یا زبانی که به آن علاقه مند شده اند به زبان سومری باستان مربوط است. قاعده این گونه پژوهش‌ها آن است که پژوهشگران یادشده، چند واژه‌ی شبیه به واژگان سومری و تعدادی از ویژگی‌های زبانی سومریان را که از بافت متن ها برداشته شده و می تواند با ویژگی های دستوری چند زبان دیگر هم شباهت داشته باشد،  به عنوان دلیل ادعای خود مطرح می کنند.»

«تقسیم زبان ها به دو گونه ی “پیوندی” و “تصریفی” تنها بخشی از کل ساختار زبان را، که ساخت شناسی واژگانی نامیده می‌شود، دربر می‌گیرد. شباهت ساخت شناسی واژگانی میان دو زبان، لزوما به معنای همریشه بودن آن دو زبان نیست.»

 برای مثال، همه زبان های زیر زبان هایی پیوندی هستند، اما در گروه هایی متفاوت قرار داده می شوند:

زبان های آفریقایی همچون بانتو، سواحیلی…..؛ زبان های دراویدی همچون تامیل و مالزیایی…..؛ زبان های بومی استرالیا…؛ زبان های بومی آمریکا…؛ زبان های قفقاز همچون گرجی و چچنی و لازی و اودی و لزگی..؛ زبان های هند و اروپایی همچون زبان تخاری و تا اندازه ای کمتر زبان های آلمانی؛ زبان های پلی نزیایی؛ زبان های اورالی و همچنین زبان های آلتایی

 نویسنده ای در این باره می گوید: «برای مثال، تخاری که زبانی هندواروپایی است، همانند سومری و مجاری، زبانی پیوندی به شمار می رود، اما هیچ کس زبان تخاری را  به این دو زبان ربط نمی دهد. در نتیجه‌ی سالها پژوهش بر روی بسیاری از زبان ها از نظر پیوندی، تصریفی، یا جداگانه بودن زبان که موضوعی پرسابقه است ولی امروزه مورد تردید قرار دارد، من به این نتیجه رسیده ام: از دیدگاه من، این مفاهیم سه گانه (پیوندی، تصریفی، و جداگانه) حداکثر، مراحلی است که زبان‌ها ممکن است یا باید در گذر قرن ها از آن عبور کنند. همچنین از نظر من، چگونگی دسته بندی زبان‌ها به ویژگی‌های بنیادین آن ها بستگی دارد. برای مثال، زبان انگلیسی را امروزه به عنوان زبانی مستقل می‌شناسیم، اما این نکته پذیرفته شده است که این زبان پیشتر تصریفی بوده است و آثار تصریفی بودن هنوز در ساختار فعل های آن باقی است. اما اگر به گروهی از واژگان مانند “parent, parenthood,…” ، “man, manly, manliness,…” ، و “rest, restless, restlessness,…”  توجه کنیم، دیگر نمی توان ویژگی های پیوندی، به معنای کلاسیک را، در آن انکار کرد.»

 همچنان که همه می دانند، زبان عربی و زبان کردی از لحاظ ساختار لغت هر دو زبانی تصریفی می باشند ولی تا به حال هیچ کس ادعای هم خانواده بودن این دو زبان را نکرده است. ساختار لغت تنها یکی از ده ها ابعاد یک زبان می باشد.  اما همان طور که اشاره کردیم زبان سومریان حتا در شیوه ساختار لغت با زبان های ترکی و مجاری بسیار فرق دارد. پیشوندها و پسوندها در ساختار واژگانی زبان سومریان، آزادانه به کار می روند. سومری از این نظر با دیگر زبان های پیوندی آسیایی، مانند اورالی- آلتای، دراویدی، ژاپنی، و کره ای فرق دارد؛ از این جهت که در این زبان ها در هنگام صرف فعل، اسم، یا ضمیر، تنها از پسوندهای معینی می توان استفاده نمود. برخلاف ترکی، زبان سومریان زبانی ارگاتیو است و ارگاتیوتی همانطور که به آن اشاره شده است امری است ثابت تر در دوران تاریخ یک زبان.

“Ergative characteristics are apparent in a number of languages of the ancient Near East (all were extinct well before the beginning of the Christian era, Sumerian (Michalowski 1980:49-51; Foxvog 1975), Hurrian, Urartian, Hatticand Elamite (see Steiner 1979), and further references there in). “

(Robert M. W. Dixon, “Ergativity”, Cambridge University Press, 1993, pg 3).

زبان پهلوی (و بطور کلی زبان های فارسی میانه)، همانند زبان کردی جدید، ارگاتیو گسسته بوده اند. در زبان فارسی میانه (و نیز در زبان های هندو آریایی میانه، هندی جدید، پنجابی، راجستانی، ماراتی، و سندی) «زمان گذشته» در هندو اروپایی اصلی (در قالب استمراری، گذشته کامل، و ماضی نامعین) فراموش گردید و جای خود را به ساختاری داد که اسم مفعول مجهول را دربر می گرفت. برای نمونه در مورد فعل های متعدی، جمله ی I hit him  تبدیل شد به He (was) hit by me . در نتیجه ساختاری به وجود آمد که در آن مفعول در حالت مستقیم (نهادی) و فاعل در حالت غیرمستقیم (حالت ملکی قدیم در زبان های ایرانی، و حالت ابزاری قدیم در زبان های هندو آریایی) قرار گرفت.

 زبان شناسی دیگر می گوید (بنگرید به سند اول در کتابنامه): «تعریف ارائه شده از ویژگی گونه شناختی پیوندی بودن زبان ها بسیار ضعیف است. چراکه این ویژگی اساسا از اهمیت چندانی برخوردار نیست. چنان که یک فرد با مشاهده صدق کردن ویژگی یاد شده در زبان های قفقازی، اورالی، و آلتای می تواند به سادگی به کم اهمیت بودن آن پی ببرد. زبان سومری در بسیاری از موارد کاملا با زبانهای اورالی فرق دارد. برای نمونه، در زبان های اورالی صرف فعل تنها به وسیله پسوندها صورت می گیرد، اما در زبان سومری علاوه بر پسوندها، انواع گوناگونی از پیشوند وجود دارد که به فعل افزوده می شوند. ضمایر مفعولی، وجه نماها و مفاهیم واژگانی به واسطه این پیشوندها تعیین می شوند. برای نشان دادن تعدد و نیز شدت یک حالت «بن» در زبان سومری می تواند تکرار شود؛ حال آن که این ویژگی در زبان های اورالی(و التایی) وجود ندارد. درهر صورت، ویژگی های مربوط به گونه شناسی زبان ها حداکثر می تواند یافته هایی آزمایشی به شمار آید و نمی توان آن ها را سندی بر ارتباط دیرین دو یا چند زبان دانست».

زبانشناسی دیگر می گوید (بنگرید به سند اول در کتابنامه): «اگر همریشه بودن تکواژهای موجود در دو زبان را نتوان با استفاده از قوانینی پایدار اثبات نمود، همانندی ساختار جمله در آن دو زبان به هیچ وجه نمی‌تواند دلیلی بر همریشه بودن آن ها باشد. چنان که زبان انگلیسی جدید با داشتن بن‌های تک هجایی بسیار و تعداد اندکی «دگرواژ»، از نظر برخی ویژگی های ساختاری بیشتر شبیه به زبان چینی است تا زبان های آنگلوساکسون، لاتین، و روسی. در هر صورت گونه های ساختاری زبان ها کم شمار هستند و حدود ۳۰۰۰ (یا بیش از ۳۰۰۰) زبان موجود در جهان را فارق از ریشه‌ی آن ها می‌توان از نظر ساختاری به چند دسته تقسیم نمود. به علاوه، کلوگ (سومرشناس) معتقد است که زبان سومریان را نمی توان از نظر ساختاری با خانواده زبان های فینو- ایغوری مقایسه کرد، بلکه این زبان با زبان های حامی و بسیاری از زبان های سودانی قابل مقایسه است. همچنین «مِین هاف» (۱۹۱۵-۱۹۱۴ (برای نخستین بار مشابهت های زبان سومری و برخی زبان های آفریقایی (بانتو و حامی) را تشخیص داد».

 نتیجه: تفاوت های بسیاری از لحاظ ساختار لغت و دستور زبان بین زبان سومریان و زبان‌های التایی و اورالی وجود دارد و ادعاها در این زمینه هم کاملا غیر علمی است. اگر پان ترکیسم فکر می کند که زبان سومری و ترکی از یک شاخه‌اند، بهتر است مقاله ​ای را به یک مجله معتبر جهانی بفرستند و تلاش کنند که نظر همه دانشمندان امروزی را عوض کنند. اما حال که آنها از انجام دادن چنین عملی ناتوان هستند  و دست های خود را در برابر محافل علمی جهان کاملا خالی و تهی می‌بینند، شایسته است به خود بیایند و چشمان خویش را بر روی حقایقی که تاکنون از درک آنان غافل بودند، باز کنند./ دکتر علی دوست‌زاده

اسناد و کتابنامه:

Responses to Sumerian-Ural-Altaic Affinities (CA 1971)

A New Aspect of the Sumerian Question  (AMJSLL 1906)

 ۳) Sumerian Lexicon (2000)

On the Idea of Sumerian-Uralic-Altaic Affinities (CA 1973)

Are the Sumerians and the Hungarians or the Uralic People Related?    (CA 1976)

 ۶) Allan R. Bomhard, John C. Kerns, “The Nostratic Macrofamily: A study in the distant relationship of languages”, Walter de Guyter, 1994.

  • نویسنده : گروه فرهنگ و ادب آذرپژوه
  • منبع خبر : آذرپژوه