فارسی یکی از چندصدایی‌ترین زبان‌های دنیاست، به‌دلیل انعکاس و تجمیع زیست‌جهان و زیست‌آیین همه اقوام و ملل منطقه‌، ادبیات عرفانی، این‌که ایران پل شرق و غرب بوده و این‌که با مناطقی که بستر تنوع فرهنگی یا همان کثرت در وحدت بوده، مثل خراسان و قونیه پیوند داشته ‌است.

گروه فرهنگ و ادب: فارسی زبانی میان‌قومی‌ست، نه تک‌قومی! زبانی چندصدایی‌ست و نه تک‌صدایی. فارسی یکی از چندصدایی‌ترین زبان‌های دنیاست، به‌دلیل انعکاس و تجمیع زیست‌جهان و زیست‌آیین همه اقوام و ملل منطقه‌، ادبیات عرفانی، این‌که ایران پل شرق و غرب بوده و این‌که با مناطقی که بستر تنوع فرهنگی یا همان کثرت در وحدت بوده، مثل خراسان و قونیه پیوند داشته ‌است. وقتی نظریه کمربند زبان فارسی از هند تا آسیای مرکزی و آسیای صغیر مطرح شد، گروهی از روشنفکران قومی به آن اعتراض کردند اما نظریه میان‌قومی و میان‌فرهنگی بودنِ فارسی نظریه یادشده را به‌شکل علمی تبیین، تعریف و اصلاح کرد. این‌که زبان فارسی الهام‌بخش گوته در گفت‌وگوی شرق و غرب می‌شود، همین ویژگی مهم را نشان می‌دهد.

در ایران سیستم غالب ازدواج برون‌گروهی‌ست و مثلاً ترک‌ها، کردها، گیلک‌ها، لرها و غیره با هم ازدواج می‌کنند و خانواده‌های چندزبانه بسیارند. بخش عمده ایرانیان دست‌کم دو زبان و حتی تا چهار یا پنج زبان را می‌توانند صحبت کنند. در جوامع چندزبانه، یک زبان ملی مادری و میانجی یا Lingua franca و یک زبان قومیِ مادری داریم. اما این با زبانی مثل انگلیسی یا فرانسوی به‌عنوان میانجی متفاوت است. چون فارسی ریشه‌ای تاریخی و بسیار کهن دارد و بُعد تمدنی، فرهنگی و میراثی آن در طی تاریخ قوی بوده و فقط زبانی میانجی نیست، بلکه میراثی مشترک است. بنابراین تلاش در ایجاد تقابل و دوقطبی میان فارسی و زبان‌های دیگر اقوام ایرانی با واقعیت تاریخی و فرهنگی همزیستی این زبان‌ها در تضاد آشکار است. عیب دانستن لهجه مسئله تاریخی ما نیست، مسئله متأخر سیستم بوروکراتیک در زمان شکل‌گیری مدرنیزاسیون و مثلاً ظهور فیلمفارسی است.

بین زبان‌های ایرانی با فارسی رابطه‌ای گفت‌وگویی وجود داشته‌است. «مختوم‌قلی فراغی» که به او لقب فردوسی ادبیات ترکمنی داده‌اند، تحت تأثیر ادبیات فارسی قرار دارد و حافظ و خیام را می‌ستاید. این در مورد «شرفشاه گیلانی»، «امیر پازواری مازندرانی» و «مولوی کُرد» هم صدق می‌کند. مختوم‌قلی از نظامی تأثیر می‌گیرد و این رابطه میان‌متنی زبان فارسی و ترکمنی را نشان می‌دهد. اصولاً کارکرد اصلی زبان ایجاد ارتباط است و زبان فارسی در طی قرون طولانی فضای مفاهمه را میان اقوام ایرانی به‌وجود آورده، همواره در برابر خشونت قرار داشته و پیام‌آور صلح بوده‌است. ما بدون زبان فارسی بخش مهمی از این مفاهمه را از دست می‌دهیم.

ما ارزش‌های چندزبانگی را توضیح نداده‌ایم. مهم‌ترین کار برای حفظ زبان‌های قومی، محلی و بومی افزایش سرمایه نمادین آن‌ها و نشان دادن همزیستی زبان‌های قومی ما با فارسی‌ست. یکی از این راه‌ها ایجاد جایزه‌های معتبر ادبی برای زبان‌های ایرانی‌ست. لازم است در تقویم‌مان برای شاعران ایرانی چون شهریار، مختوم‌قلی، امیر پازواری، شرفشاه و غیره که نماد وحدت اقوام‌اند روز بزرگداشتی در سطح ملی تعیین شود. جایزه مهرگان ادب به رمان‌ها و داستان‌هایی که به زبان اقوام ایرانی نوشته می‌شود، اختصاص می‌یابد. جوایز آل‌احمد، واو، احمد محمود، گلشیری و غیره هم می‌توانند این کار را انجام دهند. یونسکو باید زبان‌های اقوام ایرانی را در لیست میراث مکتوب ثبت کند. صدها عنصر میراث ناملموس که عناصری به زبان‌های کردی، گیلکی، ترکی آذربایجانی، بلوچی، ترکمنی، عربی و غیره‌اند به‌عنوان گنجینه میراث ناملموس کشور ما بدون هیچ‌گونه تبعیضی از سوی مدیریت ثبت معاونت میراث فرهنگی ثبت شده‌است. این اقدام ارزشمندی‌ست. جایزه شهریار می‌تواند برای شعر اقوام ایرانی اختصاص یابد و جایزه نظامی گنجوی برای ادبیات ایران از فارسی تا سایر زبان‌های اقوام ایرانی که الهام‌بخش صلح و وحدت باشد.

  • نویسنده : علیرضا حسن زاده
  • منبع خبر : آذرپژوه